جدول جو
جدول جو

معنی دل آشوب - جستجوی لغت در جدول جو

دل آشوب
آنچه باعث آشوب و به هم خوردگی دل شود و از آن حالت تهوع به انسان دست دهد، در علم زیست شناسی پنج انگشت
فرهنگ فارسی عمید
دل آشوب
آشوب کننده دل
تصویری از دل آشوب
تصویر دل آشوب
فرهنگ لغت هوشیار
دل آشوب
((دِ))
آن چه یا آن که موجب آشوب و ناراحتی گردد، درختی است که برگ های آن پنج شاخه است
تصویری از دل آشوب
تصویر دل آشوب
فرهنگ فارسی معین
دل آشوب
تهوع، دل بهم خوردگی، غثیان، قی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل شب
تصویر دل شب
نیم شب
فرهنگ فارسی عمید
(دِ)
حالت و چگونگی دل آشوب. اضطراب. نگرانی. تشویش خاطر:
بدا سلطانیا کو را بود رنج دل آشوبی
خوشا درویشیا کو را بود گنج تن آسانی.
خاقانی.
رجوع به دل آشوب شود
لغت نامه دهخدا
پر فتنه و غوغا پر از جنگ بسیار آشفته. یا پر آشوب بودن، آشفته بودن پر فتنه و غوغا بودن، شوریده و متلاطم بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف آشوب
تصویر صف آشوب
کسی که صف و رده را بر هم زند، دلاور شجاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل آور
تصویر دل آور
دلیر شجاع، جنگجوی غازی جمع دلاوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف آشوب
تصویر صف آشوب
دلاور
فرهنگ فارسی معین